الان اگر بر فرض کسی آمد و ادعای امامت کرد از چه نشانه هایی باید بفهمیم که امام هست یا خیر؟
تا قبل از خروج سفیانی یا صیحه آسمانی که چند ماه قبل از ظهور است هر ادعایی باید
تکذیب بشه و صرفا شیادی و دروغه
اما این توقیع هست
علما توقیع رو حجت نمیدونن
چون مرسل هست و ایضا متشابه
و همچنین از امام جواد روایت داریم که حضرت فرمودند ممکن است در امر سفیانی بداء حاصل شود
حال اگر در سفیانی بداء حاصل شد چه؟
اولا توقیع با مابقی روایات تفاوتی نداره و به صرف مرسل بودن از حجیت نمیفته و البته اصلا بحث ما بر سر روایات یا سندیتشون نیست بلکه از عقاید صحبت میکنیم که مستند به مجموع ادله عقلی و نقلی ست چون ما اخباری نیستیم و با یک روایت دین درست نمیکنیم و با یک روایت هم دینمون خراب نمیشه!
ثانیا چیزی که شما نقل کردید درباره ادعای مشاهده ست نه معرفی شخص امام علیه السلام. اونچه شما بیان کردید سخنی ست که در یکی از توقیعات در خصوص ادعای مشاهده امام پیش از ظهور هست که رد شده و منوط به صیحه یا خروج سفیانی شده اما الان بحث بر سر کسی است که خودش رو به عنوان امام معرفی میکنه!
ثالثا مجموع روایاتی که در خصوص حتمیات وارد شده و همچنین مجموع روایاتی که در خصوص مصادیق بداء وارد شده، بداء در حتمیات ظهور خصوصا خروج سفیانی رو رد میکنه و به صرف یک روایت نمیشه این اصل کلی رو نادیده گرفت!
تواقیع مثل ما بقی روایات
و امّا فی الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواة احادیثنا ... و امّا الخمس فقد أبیح لشیعتنا
پس طبق نظر شما خمس مباح است دیگه؟
اما در بحث ادله عقلی. عقل ضروری و فطری ؟ یا عقل نظری؟
چون اون حکم عقلی حجت است که همه ی عقلاء عالم قبولش داشته باشند
اما در عقل نظری همیشه اختلاف است فی ما بین عقلا
گمان نکنم "توقیع تفاوتی با مابقی روایات نداره" به معنای قبول کردن متن و مفهوم توقیع باشه و بعیده شما متوجه منظور من نباشید که توقیع هم مثل مابقی روایات می بایست مورد بررسی قرار بگیره.
در ضمن برای سومین بار عرض میکنم ما اخباری نیستیم که با یک روایت بخواهیم یا بتونیم یا بشه چیزی رو نفی و اثبات کنیم ما عقایدمون متکی به هر 4 منبع هست.
*****
بحثهای نظری که در کتابها هست کاربرد چندانی نداره و عموما یا معمولا حجاب اکبر و بی فایده ست و این تقسیم بندیها هم اساسش زیر سواله چه برسه من بخوام چشم بسته بپذیریم و جدال کنم.
اینجا جمع نشدیم که بافته های ذهنی دیگران یا خودمون رو مطرح کنیم و سرش بگو مگو کنیم بلکه از عقاید و اعمال و اصول و معارفی صحبت میکنیم و باید صحبت کنیم که متقن باشه و به کارمون بیاد.
در ضمن اینجا یک گروه عمومی ست که اعضاء از قشرهای مختلف هستند و مباحث نظری بی حاصل براشون خوشایند نیست و قبلا بارها اینها تجربه شده