آیا خاکی که خدا انسان ها را از آن خلق در افراد مومن، کافر، معمولی و ... از هم متفاوت هست؟
تنها یک نفر از خاک آفریده شد و حضرت آدم علیه السلام بود که جسمش از 4 خاک مختلف جمع آوری شده از زمین و همچنین آب و حرارت(خورشید) و هوا (باد)ساخته شد و بنی آدم از راه غیر مستقیم ازین سرشت اولیه آدم علیه السلام ارث میبرند. در واقع ساختار جسم و بالتبع خوراک همه انسانها می بایست بر اساس 4 عنصر اصلی خلقت اولیه و عنصری او باشه تا اصلیت اولیه حفظ بشه.
بنابراین میشه عناصر اصلی جسم هرکس رو وابسته به این عوامل دونست:
اولین عامل در "گل" و "سرشت" انسان پدر و مادر او هستند
دومین عامل زمان و مکان تولد او
و سپس خوراک او
*** نکته مهم اینه که حفظ اصالت اولیه نه تنها به عوامل اصلی و کمیت خوراک بستگی داره بلکه کیفیت خوراک که در دو مفهوم "حلال" و "طیب" گنجانده شده، لازمه و تضمین کننده جسمی ست که بتونه روح رو قبول کنه و اختیارش رو به روح بسپره تا اصطلاحا خوب و مومن و عبدالله بشه
درباره این حدیث از امام صادق توضیح بدهید:
بدرستی که خداوند مومن را از طینت و سرشت بهشتی آفرید و ناصبی [دشمنان اهل بیت ع] را از طینت و سرشت آتش؛
و فرمود: هنگامی که خداوند خیر بندهای را بخواهد روح و جسمش را طیب و پاک میگرداند به طوری که هیچ مطلب خوبی نمیشنود مگر اینکه آن را به رسمیت میشناسد و هیچ مطلب منکَری را نمیشنود مگر اینکه انکارش میکند؛
و شنیدم که میفرمود: طینتها بر سه قسم است: طینت و سرشت پیامبران، که مومن هم از همان طینت است؛ جز اینکه پیامبران از خالص آناند و آنها اصلاند و برتریشان محفوظ است؛ و مومنانی هم که فرع و بخشی از «گل چسبنده» (صافات/11) هستند همچنین؛ و خداوند بین آنها و شیعیانشان جدایی نیندازد؛
و فرمود: طینت و سرشت افراد ناصبی «از لجنی سیاه و بدبو که مانده و متغیر شده» (اعراف/26) است؛ و اما مستضعفان، آنها «از خاک» (حج/5) هستند؛ مومن [حقیقی] هیچگاه از ایمانش برنمیگردد؛ و ناصبی [حقیقی] هیچگاه از دشمنیاش برنمیگردد؛ و البته مشیت خدا در همگی جاری است.
الکافی، ج2، ص3؛ بصائر الدرجات، ج1، ص16»
در قرآن کریم از 7 نوع خاک یا گل که در خلقت آدم به کار رفته صحبت شده و که با 4 خاکی که قبلا اشاره کردم و در روایات اومده، متفاوته. منظور از این 7 نوع گل، مراتب وجودی انسان از نظر جسم هست یعنی همه در یک سطح کیفی نیستند و بین بهترین و بدترین مراتبی وجود داره. برترین گل، طیب و بدترین گل، خبیث نامیده میشه.
برای درک بهتر و دقیق تر موضوع لازمه بدونیم در کل دو بحث به موازات هم در خصوص طینت و سرشت انسان مطرحه یکی بحث عنصری و خلقت اولیه دوم خلقت و تولد از پدر و مادر.
طبیعتا امکان دسترسی و تغییر در خلقت عنصری و اولیه-لااقل بطور مستقیم- برای انسانها وجود نداره و این سرشت، ارثی ست که از پدران و اجداد تا برسه به آدم علیه السلام به انسانها میرسه
اما در بخش دوم -هماطنور که قبلا گفتم- امکان تغییر وجود داره و بسته به عقیده و عملکر زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، سرشت فرزند متفاوت خواهد بود.
در واقع نتیجه کنار هم گذاشتن این دو بخش این هست که اگر ازدواج و انتخاب زن و مرد صحیح باشه و معتقد و با عملکرد دقیق و صحیح باشند، بواسطه همبستر شدن و انعقاد نطفه راهی به سرشت اولیه باز میشه و میتونند به یکی از مراتب هفتگانه سرشت دسترسی پیدا کنند. طبیعتا هرچقدر انتخاب صحیح تر و بر اساس توحید و ایمان به خدا و دوری از ظواهر و مادیات باشه و همچنین تربیت زن و مرد الهی تر باشه و بالتبع خوراکشون و رفتار و اعمال مرتبط با فرزندآوری شون الهی تر باشه به مرتبه ی بالاتری از سرشت اولیه دسترسی پیدا یمکنند و نطفه بچه بر اساس سرشت پاک و طیب بسته میشه و نشانه این انتخاب صحیح و دقیق، رعایت دستورات وارده نسبت به خوراک، مکان و زمان انعقاد نطفه ست.
اما از این مباحث گذشته، خداوند متعال به عنوان خالق عالم هستی به یکایک جزئیات خلقت مخلوقات علم داره و طبیعتا به سرشت اولیه ی یکایک انسانها نیز عالمه و بر همین اساس از طریق انبیاء و اوصیاء و در قالب دستورات راه جستن و یافتن و بهره بردن از سرشت طیب و طینت پاک اولیه رو به همه اموخته و نشانه های برخورداری رو هم ذکر کرده که در کل این نشانه ها همان مراتب ایمانی افراد از مشرک تا موحد هست که 7 مرتبه داره و قبلا مکرر درباره ش صحبت کردیم.