دیدگاه شما درباره مولانا چیست؟
در کل نظرم درباره ایشان مثبته و باید قدردان وجود این بزرگان باشیم. البته الگوی ما فقط اهل بیت هستند اما این مجوز بی توجهی یا بی معرفتی نسبت به بزرگان دین و فرهنگ نیست.
من در کتاب کیمیای محبت از قول شیخ رجبعلی خیاط خوندم که مولوی در برزخ گرفتار است و ایشون میگه که خواستم مثنوی بخوانم، در عالم معنا به من گفتن نگذارید بخواند؛ میشه در این مورد توضیح بدهید؟
ما برای تشخیص درست یا غلط بودن افکار و اعمال می بایست به منابع متقن دین و مذهب مراجعه کنیم و صرفا به نظر یک عالم یا عارف نمیشه اکتفا کرد. خصوصا اگر اون نظر شامل نکات غیر قابل اثبات و مشاهدات و مکاشفات فردی باشه.
در ضمنا خیلی از این نقل قولها قابل اعتماد نیست و باید همیشه درباره شون احتیاط کرد
در مورد مولوی من شنیدم که سنی مذهب بوده و حتی در مدح ابوبکر شعر داره. درسته؟
اولا سنی مذهب بودن به عنوان دشمن خدا بودن نیست. هرچند برخی بزرگانشون خطاهایی رو مرتکب شدند اما در کل در قرآن و پیامبر با هم مشترکیم و تقریبا همه اونها به اهل بیت خصوصا امام علی علیه السلام بیشترین احترام رو میذارن و این فاصله ها و اختلافها بیشتر توسط دشمنان اسلام ایجاد شده و دامن زده میشه
اختلافات اعتقادی که وجود داره، صرفا باید در مجالس علمی و بین اهل علم و تحقیق حل بشه و همه مسلمانان در کنار هم برادرانه زندگی کنند و به هم احترام بذارند.
بر اساس دهها آیه از قران کریم و سیره همه معصومین، ما می بایست به همه انسانها خصوصا پیروان ادیان آسمانی و علی الخصوص پیروان دیگر مذاهب اسلامی احترام بذاریم و حدود و حقوقشون رو رعایت کنیم. همچنان که در طول تاریخ همه بزرگان ما اینچنین میکردند.
از این مقدمه گذشته، مرزبندی بین شیعه و سنی- بطور حقیقی نه اختلافاتی که دشمن ایجاد کرده- رفته رفته مشخص شده و تا همین چند دهه قبل بسیاری از عالمان طراز اول شیعه اساتید سنی مذهبی داشته اند و بالعکس.
مولوی هم از این مسئله استثناء نیست.
گرچه قبلا هم عرض شد که احترام به مفاخر ملی و دیگر بزرگان-حتی در ادیان و اقوام دیگه- به معنای الگوبرداری مطلق و کامل از اینها نیست بلکه احترام به علم و ادب و فرهنگ و تاریخ است و البته زحماتی که برای انسانیت و دین و مملکت کشیده اند لذا ممکن است برخی از این بزرگان اشکالاتی هم در عقیده و اعمالشون باشه که می بایست بهش توجه کنیم اما کل این مسئله نباید تعطیل بشه و مورد بی توجهی قرار بگیره چون رفته رفته ما از فرهنگ و تاریخ و هرچه که داریم تهی خواهیم شد.
امروز هم البته دقیقا همینطوره. بین همه عالمان معاصر شاید خیلی کم اتفاق بیفته کسی رو کامل و بی نقص پیدا کنیم بلکه هرکس در موضوعی قوی و در مضوع یا علم یا بحث و جنبه ای ضعیف و به همراه نقص است و این دلیل نمیشود کلا منکر وجود عالمان و فرهیختگان بشیم و باب مراجعه به متخصصین رو ببندیم.