مگر ابتلائات وامتحان در دنیا باعث رشد انسانی نیست؟ با توجه به فرمایش شما که ختم زیارت عاشورا موجب می شود انسان دچار امتحانات سخت بشود، خوب یعنی آدم قابلیت این امتحان و ابتلاء رو پیدا می کنه، بعدش هم به درجاتش در قرب الی الله اضافه می شه، این مشکلش چی هست، یعنی ممکنه یه نفر مورد آزمایش و ابتلاء قرار بگیره ولی توانایی وزمینه ی عبور از اون بلا در وجودش نباشه؟ اصولاً مگرهمین زیارت عاشورا، ویا دیگر اعمال عبادی به همین منظور به دست ما نرسیده اند که ارتقاء درجه پیدا کنیم؟پس تکلیف این زیارت عاشورا ها ی هر شبه چی میشه؟ چون فقط ذکر لفظی هستند تأثیر آنچنانی ندارند؟یا از تکرار بی توجه دچارقساوت قلب شده ایم؟

خواندن زیارت عاشورا و هر ذکر و دعای دیگه ای قطعا ثواب داره و بر نورانیت و معنویت انسان اضافه میکنه اما هدف از این دستورات و قبول زحمات چیه؟ اینکه زبونمون الفاظی رو بدون توجه بگه و خسته بشه و در عوض پاداش بگیره؟ یا اینکه اینها درس زندگی هستند و راه رسیدن به خدا؟

اگر راه رسیدن به خدا رو به ما نشون میدن پس حتما باید از روی توجه و آگاهی انجام بگیرن و صرف گفتن زبانی اثر چندانی جز همون ثواب ندارند

اما اینکه زیارت عاشورا باعث بروز امتحانات سخت و بلا میشه خیلی متفاوته با اینه که خداوند برای رشد بندگانش امتحانات و بلاهایی رو در مسیر زندگی قرار داده چون مسیر عادی زندگی بدون اختیار ما با این بالاها و سختی ها و آزمایشها پر شده اما کسی که با خوندن زیارت عاشورا یا اعمال خاص دیگه خودش به استقبال امتحانات سختتر میره، تضمینی بر قبولیش وجود نداره. البته خدا قطعا به چنین کسی توجه خاص میکنه اما بازهم شرطش آگهای و شناخته وگرنه نگاه ویزه خدا به پرکاریه بی توجه نیست بلکه به اگاهی حتی با عمل کم خواهد بود

معنی ثواب چی هست؟

ثواب اجر و پاداش طبیعی و ذاتی اعماله

یعنی هر عملی آثار و نتایجی در درون خودش داره که هرکس اون رو انجام بده بهش دسترسی پیدا میکنه البته هرچقدر عمل دقیقتر و صحیحتر و با شرایط انجام بشه به ثواب بیشتری دسترسی حاصل میشه

ثواب یعنی دریافت امتیاز برای ارتقاء درجه در مسیر قرب الی الله،،،پس اگه اعمال عبادی تأثیری در این ارتقاء درجه نداشته باشه ثواب هم نداره

اگر به شما بابت کارهایی که انجام میدید مزد و اجر بدن ربطی به ارتقای درجه شما نداره

البته ثواب در ارتقای درجه معنوی تاثیر داره اما تاثیر تعیین کننده نیست

چیزی که باعث رشد معنوی میشه تلاش.اخلاص وآگاهیست

ثواب توان این کار رو نداره

"اعمال عبادی" رو هم نمیدونم از کجا اوردید چون نه در عرایض من بود نه در سوالات شما!

ولی من با این ثوابی رو که می فرمایید رو درک نکردم، اگه تأثیری در رشد نداشته باشه به چه دردی می خوره؟

من مثال خیلی ساده و واضحی زدم: شما در محلی مشغول کار هستید و بابت انجام کار مزد میگیرید و احتمالا برای اضافه کاری و کارهای بیشتر اجر و مزد بیشتر! آیا وقتی بخواهند به شما ارتقای شغلی بدهند حساب شما و میزان دارایی شما که از دریافت مزدها جمع شده را نگاه میکنند؟ یا میزان کار و درستی و هدفمندی و اگاهی شما در انجام وظایفتان را؟

خداوند متعال چون کریم است و زیر منت کسی نمیرود بابت هر تلاشی که صورت بگیرد نقدا اجری میپردازد و چون زندگی در دنیا تمام نمیشود ادامه اجرها را به اخرت نیز کشانده است اما نباید در ثواب خواهی و بدست اوردن ثواب متوقف شد. این یک معامله است و خداشناسی و تقرب با معامله گری حاصل نمیشه. بلکه نیازمند تلاشه. اونم تلاش خالصانه و این تلاش و اخلاص مستلزم داشتن اگاهی!

پس ثواب هزینه لوازم زندگی آخرتی هست،خلوص و آگاهی، جایگاه و مرتبه ی انسان رو تعیین می کنه در زندگی آخرتی؟

در آیات و روایات جایگاه خاصی برای ثواب وجود نداره و بلکه تلویحا و گاهی با لسان حکیمانه نرم "دنبال ثواب بودن" نهی شده. انسانهای محاسبه گر دربند عقل معاش هستند و بسیار بعیده به افق روشنی از شناخت خود و خدا نائل بشن. مرور بر تاریخ انبیاء و تاریخ اسلام هم به وضوح چنین عبرتی رو در اختیار ما میذاره که اهل ثواب بردن و معامله گرها در مواقع حساس و تعیین کننده بدنبال کسب ثواب رفتند و از درک حق و یاری حق عاجز موندن

پس اگه دعایی نظیر دعای آسیه داشته باشیم که همسایگی خدا را بخواهیم پس خیلی نباید در گیر لوازم زندگی آخرتی باشیم نقدا دنبال درجه ی بالا باشیم، اونم که قطعا باید تابع زندگی بزرگان باشیم، خلاصه بزنیم به دل حادثه حالا اگه یه آدم بی سوادی مثل بنده هوس همسایگی خدا رو کرده باشه چه طور می شه قوی بشه در گذشتن از امتحان هایی که فرمودین بهتره داوطلبانه در گیرش نشیم؟

یکی از محصولات سمی و ویرانگر قشری گرایی و اخباری گری در دهه ها و سده های گذشته که هنوز دامنگیر ماست اینه که به ما القا کردن باید با انجام اعمال زیاد به چیزهایی که میخواهیم برسیم و این مسئله به یک تفکر مخرب و واپسگرا تبدیل شده اما حقیقت چیزی فرای این نوع نگرشه و اساسا ما برای این نوع از زندگی به دنیا نیومدیم و حتی میشه گفت اصلا چنین زندگی و روشی وجود واقعی و حقیقی نداره و صرفا در عالم توهمات خارج شدگان از مسیر حق شکل گرفت و به نسلهای بعد و من جمله ما منتقل شد.

رسیدن به بهشت یا هر نعمت مادی و معنوی دیگه از شان مومن و حتی انسان بماهو انسان خارجه..انسان برای خداگونگی و خدا شدن خلق شده نه اسیر این توهمات بودن.

بهشت همینجاست

خدا هم همینجاست

همسایگی خدا هم همینجاست

در بین معرفت و کار و خلوص دیده و درک و دریافت میشه

خداوند متعادل بخاطر احترامی که برای "اشرف مخلوقات" یعنی انسان قائله هر زحمت و تلاش بی جهت و کار و عمل زیاد رو از او برداشته و مخلوقات و موجودات بی شماری رو برای برداشتن این بار سنگین از روی دوش انسان خلق و مامور کرده

و خودش شخصا و حضورا عهده دار امور انسان حقیقی و واقعی ست

باید افق دید رو بالا برد و وسیع کرد

وقتی برترین برگزیده خدا به فرموده قران همه امورش توسط خدا انجام میگیره و برای همه پیروان حقیقی او هم چنین چیزی تضمین شده چرا بدنبال بیگاری و خسته کردن تن و فرسوده کردن روانمون بریم

اگر برای همه کارهای درستی که میکنیم ذره ای ثواب لحاظ نشه نباید نگران باشیم و اگر بی جهت و به هر بهانه ای سیلی از ثواب رو به ما بدن نباید خوشحال بشیم. خاستگاه غم و شادی مومن اینجا نیست

باید خدا را چون خداست با همه خوبیهایش خصوصا مهربانیش، عبادت کرد و پاداش و ثواب مبارک آنها باشد که رحمت الهی را نمیبینند و دنبال دریافت مزد هستند

باید عاشق خدا و اولیای خدا بود و این یعنی رسیدن به همه مطلوب و بی نیازی از هر چیز دیگر

إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ

این افق زیبا رو ببینید

فرمود خدایی رو که نبینم نمیپرستم و چون او را واجد پرستش یافتم عبادت میکنم

لذا مکرر به خدا عرضه میداشت که اگر علی را در آتش بیندازی باز هم تو را دوست دارد

سلام الله علیه

روحی له الفداء

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Template Design:Dima Group